ويژگيهاي انقلاب اسلامي ايران
تاريخ پخش: 15/11/94
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بينندههاي عزيز بحث را زماني پاي تلويزيون ميبينند كه پانزده بهمن است، در دههي فجر هستيم. من هم ديروز فكر كردم كه چه بگويم؟ چون سي و چهار و پنج سال است كه به مناسبت دههي فجر يك صحبتهايي كردهايم. به ذهنم آمد، ويژگيهاي انقلابهاي ما با همهي انقلابهاي دنيا چيست؟ يك بحث فشرده قرآني و بدون تعصب! ما قبول داريم كه در نظام ما ضعفها و عيبها و نقصها و آسيبهاي اجتماعي و يك عيبهايي هم داريم ولي بايد كنار هم بگذاريم و بسنجيم.
ويژگيهاي انقلاب ما! بسم الله الرحمن الرحيم. امتيازات انقلاب ايران بر همهي انقلابها!
1- انقلاب اسلامي با رهبريت مرجع تقليد و هدف الهي
1- رهبر مرجع تقليد است. اين مهم است. مرجع تقليد چه كسي است؟ ميگوييم بايد سعي كنيم اعلم باشد. يا اگر يقين نداريم كه بگوييم والله و بالله اعلم است، جزء كساني باشد كه در رديف اعلمها باشد. يعني باسوادترين باشد. هر كسي هم مرجع تقليد نميشود. مرجع تقليد چند شرط دارد. باسوادترين، باتقواترين، بيهوسترين، خوشسابقهترين، ترين، ترين، ترين... رهبرياش اينطور نيست كه يك حزبي، يك قبيلهاي، يك نژادي و يك كودتايي باشد. رهبرش مرجعي است كه فقيه، عادل و بيهوس است. اين امتياز اول است.
2- هدف فقط خداست. خيلي هدف به كارها ارزش ميدهد. چاقوكش و جراح هر دو شكم پاره ميكنند. هم چاقوكش شكم پاره ميكند و هم جراح، ولي هدفهايشان فرق ميكند. چاقوكش ميخواهد بكشد و جراح ميخواهد عمل جراحي انجام دهد. نقل شد كه يكي از همسايههاي حضرت امام روضه داشت، ميآمد از كوچه كه برود، ميديد كه اين خانه روضه است، ولي رد ميشد و به خانهي خودش ميرفت. يك نفر به ايشان گفت آقا اين همسايهي شما است، روضه ميخواند، وقتي هم شما رد ميشويد، توقعش اين است كه شما يك سري به روضهاش بزنيد. گفت: نميروم به خاطر همين توقعش است. ميخواهم براي خدا بروم. نه به خاطر اينكه اين دم در خانه ايستاده است و نگاه ميكند. چون دم در خانه ايستاده است و نگاه ميكند، من به خاطر نگاه او نميخوام در رودربايستي گير كنم. ميخواهم براي خدا بروم. اين خيلي مهم است.
يك قصه بگويم. حضرت امير(عليهالسلام) مهمان بود. آمد منزل و يك چيزي خورد و رفت. فاطمه زهرا(سلاماللهعليها) به او گفت: شما امشب مهمان هستيد، چرا غذا ميخوريد؟ گفت: گرسنه هستم. نگرانم كه به خاطر سور به مهماني بروم. براي شام بروم. براي شام نميخواهم بروم. ميآيم يك چيزي ميخورم كه اگر ميروم، چون يك مؤمن من را دعوت كرده است، به خاطر دعوت مؤمن ميروم. نه به خاطر شام. آخر به كسي گفتند: برويم روضه، گفتم: من شام خوردهام. اين پيداست به خاطر شام روضه ميرود. هدف فقط خدا باشد.
2- كار براي خدا با واسطههاي الهي
البته حالا وقتي هم كه ميگوييم: فقط خدا! واسطههاي خدايي هم اشكالي ندارد. آخر ما يك مشكلي با وهابيها داريم. وهابيهايي كه آن عالم بزرگوار را كشتند. بد نيست كه پوكي وهابيت را در يك دقيقه بگويم. وهابيها ميگويند: جز خدا به سراغ هر كس بروي شرك است. فقط خدا! وقتي ميگوييم: فقط خدا يعني چه؟ يعني اگر شما بگويي: يا محمد! شرك است. بايد بگويي: ياالله! بگويي: يا علي! شرك است. فقط بايد بگويي: ياالله! فقط بگو: ياالله! بگويي: يا محمد! يا علي! يا فاطمه! يا حسن! يا حسين! يا مهدي! همه شرك است. اين حرف وهابيها است. حالا ببينيد چقدر پوك است. قرآن در نماز ميگويد: فقط كمك از تو! آيهاش چيست؟ ميگويد: «وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» (فاتحه/5) «إِيَّاكَ» يعني فقط! ميگوييم: آهاي وهابي، تو كه ميگويي: فقط خدا! در نماز هم ميگوييم: فقط از خدا كمك ميخواهيم. «وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» پس چرا خدايي كه ميگويد: فقط از تو، فقط از تو، فقط از تو، بعد ميگويد: «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ» (بقره/153) يعني از صبر و نماز هم كمك بگيريد. مگر نميگوييد: فقط خدا! در قرآن هم ميگويد: فقط از خدا! «وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» يعني فقط از خدا كمك ميخواهيم. پس چرا در آيهي ديگر ميگويد: از صبر و صلاة هم استعانت بجوييد؟ پس مانعي ندارد كه ما هم توحيد را قبول داريم. فقط خدا را قبول داريم. هم واسطههاي الهي را قبول داريم. نه بت! بت جماد است مجسمه است. واسطههايي كه خدا اجازه داده است.
يك چيز ديگر هم براي «فقط خدا» بگويم. در قرآن ميفرمايد: اين پرنده را فقط خدا حفظ كرده است. «مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّـهُ» (نحل/79) يا «مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَـٰنُ» (ملك/19) آيهي ديگر است. «إِلَّا اللَّـهُ» يعني فقط خدا! فقط خدا اين پرنده را در هوا نگه داشته است. فقط رحمان اين پرنده را نگه داشته است. پس چرا در آيهي ديگر ميفرمايد: «يَطِيرُ» اين پرندهاي كه در هوا ايستاده است. «يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ» (انعام/38) با بالهايش ايستاده است. بال دارد كه ايستاده است. يعني درست است كه قرآن ميگويد: فقط خدا! فقط خدا! اما در جاي ديگر ميگويد: اما همين خدا كاري را هم كه انجام ميدهد، توسط دو بال انجام ميدهد. مانعي ندارد كه ما بگوييم: فقط خدا! اما متوسل به اولياي خدا هم بشويم. ما ميگوييم: فقط خدا پرنده را نگه داشته است، اما مانعي ندارد كه اين خدايي كه پرنده را نگه داشته است، توسط دو تا بال نگهدارد. در نماز ميگوييم: فقط از خدا كمك بخواهيم. اما همين قرآني كه ميگويد: فقط از خدا كمك بخواهيد، ميگويد: از صبر و صلاة هم كمك بخواهيد. اين پوكي حرف وهابيت است. آن وقت سر اين موضوع سر ميبرند. اعدام ميكنند.
براي ديدن ادامه مطلب اينجا را كليك كنيد
بازدید: