درسهايي از قرآن | ||
|
![]() تاريخ پخش: 01/11/94 بسم الله الرحمن الرحيم «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي» يك آمپول زن بود، اين گاهي قاطي ميكرد. سمت راست را پنبه ميماليد، آمپول را سمت چپ ميزد. حالا آن آمپول زن در مملكت ما چند ميليون شده است. قاطي ميكنيم. جاي ديگر ميخارد، جاي ديگر را ميخارانيم. قاطي ميكنيم. آن كسي كه ما را خلق كرده است، ميگويد: بايد زود ازدواج كنيد. زن و دختر بايد عادت ماهيانهاش را در خانه شوهرش ببيند. ليسانس بت نيست. سربازي بت نيست. قرآن يك آيه دارد، فكر ميكنم حفظ باشيد. 1- همسر، همچون لباس براي انسان قرآن ميگويد: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ» (بقره/187) اگر ما به همين آيه عمل كنيم، خوب ميشود. «هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» حدود پنجاه نكته در اين آيه هست. زن و شوهر لباس هستند. يعني چه؟ خدا از اينكه ميگويد: لباس هستند، چه ميخواهد بگويد؟ ميخواهد بگويد: لباس غني و فقير ندارد، فقير هم بايد لباس داشته باشد. ما ميگوييم: نه! فعلاً برو و يك كاسبي پيدا كن، پولي، خانهاي، رهني، زندگيات كه جور شد، حالا بيا و داماد شو! وقتي ميگويد: لباس است يعني چه؟ يعني فقير، فقير، فقير، هم بايد لباس داشته باشد. و بايد اگر كسي برهنه است، پولدارها بيايند و پول بدهند و لباس برايش تهيه كنند. ما به قرآن عمل نكرديم و حالا راه افتادهايم كه چه كار كنيم. والله بالله تالله، دانشگاههاي دنيا هم مشكل را حل نميكنند. روبروي چشمتان جانباختگان منا را ديديد! يمن را ديديد. بحرين را ديديد. سعودي را ديديد. و چهار سال انفجارهاي در سوريه و عراق و افغانستان را ديديد. تمام دكترهاي حقوق خفه شدهاند. من در ذهنم بوده است كه يك تابوت درست كنم. رويش بنويسند: دكتراي حقوق! راهپيمايي كنند. از اين به بعد ديگر نگوييد: حقوقدانان! بگوييد: مرحوم حقوقدانان! حقوقداني در دنيا وجود ندارد. چون همهشان خفه شدهاند، الا! يك الا ميگوييم براي اينكه شايد يكي باشد. يعني اينها در منا آدم نبودند؟ يمنيها آدم نيستند؟ يك انفجار در پاريس را بايد همهي دنيا داد بزنند، صد انفجار در جاي ديگر را همه ساكت باشند؟ اگر دنياي حقوق ميخواست نجات بدهد، اينها يك عاروقي زده بودند. هيچ خاصيتي ندارند. وجودشان با عدمشان فرقي ندارد. خيلي از سياسيون هم همينطور هستند. خيلي از روانشناسها هم همينطور هستند. من دوستي دارم، او را ميشناسم. پيش روانشناس رفته است، گفته است، با شوهرم چنين هستم، گفته است: طلاق بگير! يكي ديگر بگير! چنين ميگويد: طلاق بگير، مثل اينكه ميگويد: آدامس بخور. اصلاً طلاق براي ما ساده شده است. در آمريكا طلاق گرفتن مثل تاكسي گرفتن در ايران است. قوانيني كه درست ميكنيم كه هر چه مرد دارد، نصفش را به زن بدهد، زن ميگويد: خيلي خوب! طلاق ميگيرم و نصف مال را ميگيرم. به هواي اينكه نصف اموال شوهرش را بگيرد، تقاضاي طلاق ميكند، نصفش را ميگيرد، فكر ميكند فردا صبح يك شوهر ديگر پيدا ميشود. فكر نميكند كه ممكن است... من در آمريكا ماه رمضان منبر ميرفتم. جمعيتي انبوه زنان مطلقه و انبوه مردهاي طلاق داده شده، اينها به هواي اينكه به پول برسند، طلاق ميگيرند، نصف پول شوهرشان را ميگيرند، شوهر ندارند، بعد ميبينند كه مسأله شوهر با پول حل نميشود. اشتباه كردهاند. دنيا اشتباه كرده است و ما هم به دنبال دنيا هستيم. يك چند نفر بايد آدم پيدا كنند، جگردار، جرأتدار، تمام قوانيني كه ضد عقل است و ضد وحي است، كنار بگذارند و ما اصلاً كار به بين الملل نداشته باشيم. آقا وقتي شما تشنه هستي، خوب تشنه هستي. حالا ببينيم قوانين بين الملل چه ميگويد؟ بنده را دعوت كردند، هشتصد تا استاد دانشگاه در طرقبه، هتل طرقبه از همين ايران هم آمده بودند. من را هم براي سخنراني دعوت كردند. گفتم: موضوع چيست؟ گفتند: روانشناسي ازدواج است. گفت: تو را به حضرت عباس ازدواج روانشناسي ميخواهد؟ آدم خودش نميفهمم كه چه وقت همسر ميخواهد؟ برويد و فردا يك سمينار ديگر درست كنيد. روانشناسي عطش! آدم نميفهمد كه چه وقت تشنه است؟ روانشناسي سرما! آدم نميفهمد كه سرما است؟ آخر بديهيات روانشناسي نميخواهد. يك كسي گفته است كه انشاءالله خير از عمرت نبيني، خير از پولت نبيني، هي سمينار، سمينار، دكتر حقوق، دكتر روانشناس، آخرش هم اين بلايي ميشود كه دنيا در آن مانده است و ما هم به دنبال آن هستيم و ميبينيم خودش در آن مانده است. بايد برگرديم. يك آيهاي را من برايتان امروز تفسير ميكنم. تا ببينيد چقدر تا به الان كلاه سرمان رفته است. صلواتي بفرستيد.
امتیاز:
بازدید:
[ ۲ بهمن ۱۳۹۴ ] [ ۰۴:۴۶:۳۲ ] [ محمد ]
{COMMENTS}
|
|
[قالب وبلاگ : راتابلاگ] [Weblog Themes By : themzha.com] |