درسهايي از قرآن | ||
|
ارزش دانش و آداب دانش اندوزي(1) تاريخ پخش: 20/12/94بسم الله الرحمن الرحيم «الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي» بحثها در آخر سال 94 بناست پخش شود. براي اهميت تعليم و تعلم، گرچه بايد اول مهر بگوييم، ولي اول مهر هم گفتهايم، حالا هم ميگويم. پنجاه نكته نوشتهام، كه اينها را بگويم. تقاضايم اين است كه اگر مربي تربيتي، طلبه، معلم، استاد دانشگاه، پاي جلسه هستند. اينهايي كه به يك نحوي يا استاد و يا شاگرد هستند، حوزههاي علميه! اينها را بايد بنر كنند. نه اينكه چون حرف من است. چون حرف خداست. و چون از روايات انتخاب شده است. آدم تذكر داشته باشد. درس را همه ميخوانيم. الان دنيا در حال درس خواندن هستند. منتها مشكلات حل نميشود، مشخص است كه در اين درسها يك گير و گوري است. به آن گير و گورها امروز يك نگاهي كنيم. 1- معلّمي، كار خدا و پيامبران در اهميت درس اول اينكه كار خداست. گرچه امام فرمود: معلمي شغل انبياء است. ولي كار خدا هم هست. چون « الرَّحْمَـٰنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ» (رحمان/1و2) كار پيغمبر هم هست. «وَيُعَلِّمُهُمُ» كار جبرئيل هم هست. «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى» (نجم/5) معلمي كار باارزشي است. وقتي مردم گفتند: طالوت به درد رهبري نميخورد. چون مردم از پيغمبرشان يك فرمانده نظامي خواستند، كه به رهبري او بجنگند. پيغمبر گفت: «إِنَّ اللَّـهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا» (بقره/247) خداوند گفته است طالوت! گفتند:اين جيبش خالي است. گفت: لازم نيست كه پول داشته باشد. «وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ» يعني ارزش اين كه طالوت به درد رهبري ميخورد، سوادش است. تمام درجات به علم بستگي دارد. مجتهد ما بايد اعلم باشد. يعني باسوادترين باشد. قاضي بايد مجتهد باشد. اين ارزش علم است. تنها آيهاي كه ميگويد: برپا! راجع به عالم است. ما نشستهايم، فقط يك جا دستور ميدهد: برپا! «انشُزُوا» (مجادله/11) يعني برپا! چه كسي آمده است؟ «يَرْفَعِ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله/11) «آمَنُوا» مؤمن اگر وارد شد، «أُوتُوا الْعِلْمَ» دانشمند اگر وارد شد، «انشُزُوا» يعني برپا! خدا دستور داده است، عالم كه وارد شد، برخيزيد! خداوند با همهي مردم حرف زده است، «يَا أَيُّهَا النَّاسُ» در قرآن زياد است. اما بعضي جاها ميگويد: «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» اين تكه را براي باسوادها گفته است. يعني ارزش علم است. خداوند ما را كه خلق كرد، دربارهي خلق ما به خودش «كَرِيم» گفته است. «مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ» (انفطار/6) اما دربارهي علم كه سخن ميگويد، ميفرمايد: «اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ» (علق/3) يعني وجود انسان را با كرم خودش خلق كرد و آموزش انسان را با اكرميت خودش خلق كرد. وجود ما با صفت كريم آفريده شد، ولي آموزش ما «اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ» 2- علم آموزي، بدون قيد مكان و زمان و ايمان «العُلَماءَ وَرَثَةُ الأنبِياءِ» (بحارالانوار،ج1،ص164) شعار خوبي است. علم زمان ندارد. «ز گهواره تا گور دانش بجوي» علم مكان ندارد. «و لو بالثريا، و لو بالصين» نه زمان دارد، نه مكان دارد. شرط ندارد. علم پيدا كنيد، حتي از آدم بيدين! در جبهههايي كه مسلمانان اسير ميگرفتند، پيغمبر فرمود: هر اسيري كه ده مسلمان را باسواد كند، آزادش ميكنيم. يعني حتي آموزش از آدم كافري كه با جنگ من آمده است. حالا يك مشت روايت است كه اينها را از كتب مخلتف ميخوانم. جلد اول و دوم بحار الانوار دربارهي علم است. من يك تورقي كردم، و كلماتي را از آن استخراج كردم. مونسي در وحشت! اينكه گفتم بنر شود، اينها است. علم مونسي است در وحشت، رفيقي است در غربت، هم سخني است در خلوت، حربهاي است براي دشمن، زينتي است براي دوست، حياتي است براي دل، نوري است براي چشم، درجهاي است براي قيامت، وسيلهاي است براي عبادت و عمل! خيلي از گناهان ما به خاطر جهل است. «عَصَيتُكَ بجَهْلي» در مناجات آمده است. اين كار را كردم، نميدانستم. الان هم در جامعهي ما خيلي از گناهان به خاطر جهل اتفاق ميافتد. تحصيل علم در هر حال واجب است. «فريضه في كل حال» (روضة الواعظين،ص10) آموزش علم حسنه است، يادگرفتنش عبادت است، مذاكره و گفتگو و مباحثهاش تسبيح است. عملش جهاد است. آموزش علم به ديگران صدقه است. كسي كه آماده تحصيل ميشود، ثوابش به اندازه كسي است كه آماده جبهه ميشود. تا اينجا مربوط به كل علم بود. حالا علم طلبگي را بگويم. يكي دو نكته بگويم. علمي را كه انسان به واسطهي آن بتواند باطلي را رد كند و گمراهي را هدايت كند، پاداش چهل سال عبادت را دارد. ارزش علم طلبگي است. براي ديدن ادامه مطلب اينجا را كليك كنيد ![]()
امتیاز:
بازدید:
[ ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ ] [ ۰۷:۴۶:۲۸ ] [ محمد ]
{COMMENTS}
|
|
[قالب وبلاگ : راتابلاگ] [Weblog Themes By : themzha.com] |